

انعطاف پذیری چاپ سیلک اسکرین
سیستم چاپ سیلک اسکرین چنان انعطاف پذير است که از یک روش بسیار ساده ی دستی تا یک ماشین چندین رنگ چاپ رول یا کلیه سیستم های خشک کن را در خدمت گرفته و در طول این راه صلابت خود را حفظ کرده است.
در مواردي که محدودیت هایی مثل تنوع و زیبایی رنگ، اندازه کار، ضخامت جنس چاپ شونده شکل های گوناگون، مقاومت محصول نهایی در مقابل عوامل طبیعی، سرمایه گذاری و هزینه بالاي اقدامات اولیه در مورد دیگر روش های چاپ وجود داشته و مانع از فعالیت گسترده آن ها شده است. چاپ اسکرین این نقاط ضعف را به راحتی پوشانده و در عرصه کار خود کاملا موفق بوده است، ضمن این که هنوز امکان پیشرفت آن وجود دارد.
در سال ۱۹۵۰ میلادی چاپ اسکرین برای چاپ بر روی بطری های پلاستیکی و تولید مدارهاي الکترونیکی به کار گرفته شد. گسترش موارد استفاده از مواد پلاستیکی و نیاز روزافزون تولید مدارهاي الکترونیکی در پیشرفت مواد و تکنیک چاپ سیلک اسکرین بی تاثیر نبوده است . در سال های اخیر، این روش چاپ به دلیل انعطاف پذیری آن و هم جهت بودن با تغييرات تکنولوژیکی، از رشد و اعتبار قابل ملاحظه ای به ویژه در حیطه ي صنعتی برخوردار شده است. حتی به عقیده بعضي از متخصصان امر، باید درباره این روش چاپ، جدا از دیگر روش های متداول چاپ بررسي و تحقیق کرد.
بیشتر بخوانید: چاپ سیلک چیست و فرایند انجام آن چگونه است؟
مرکب چاپ اسکرین در چه مواردی مورد نیاز است؟
براى چاپ بر روى مواد مختلف نیاز به مرکب با رنگ هاى مختلف چاپ شدنى بر روى جسم چاپ شونده است. این تنوع مرکّب و رنگ به میزان چشم گیرى در چاپ اسکرین نسبت به دیگر روش هاى چاپ وجود دارد. در این خصوص، مى توان از رنگ لعابى، رنگ روغنى، رنگ پایهٔ گیاهى، رنگ لاکى، مرکب هایى با پایهٔ ونیل اکرولیک، نیرو سلولز، اتیل سلولز و مواد دیگر ساخته شده از لاستیک نام برد.
مکانیزم چاپ سیلک اسکرین
استنسیل از تصویر مورد نظر بریده شده و به وسیلهٔ الیاف تورى کشیده شده بر روى یک قاب نگه داشته مى شود. مرکّب مصرفى به وسیلهٔ یک کاردک با لبهٔ لاستیکى به نام (اسکویی جی) از بین سطوح باز استنسیل و تورى بر روى سطح چاپ شونده فشرده شده در طول کار کشیده مى شود. چه ماشین سادهٔ دستى یا ماشین تمام اتوماتیک، در اصول کار هیچ تغییرى پدید نمى آورد.
در طول عملیات چاپ، مرکبّ در درون قاب شابلون نگهدارى مى شود و به طور طبیعى، پیوسته در مجاورت هوا خواهد بود؛ بنابراین، حلّل مرکب نباید بسیار فرّار باشد؛ چرا که هم حلّل زیادى به مصرف خواهد رسید و هم هواى محیط کار آلوده خواهد شد.
حلّال مصرفى یا افزودنى هاى مرکب نباید باعث حل شدن یا ترک خوردن لاستیک کاردک شود. همچنین نباید حساس مصرف شده در تورى را در خود حل و از تورى پاک کنند.
ویژگى مرکب مصرفی در چاپ سیلک اسکرین
مرکب مصرفى باید چنان رقّتى داشته باشد که به راحتى از درون منفذهاى تورى عبور کند ولى آنچنان هم رقیق نباشد که باعث سایه در کنار تصاویر چاپ شده شود. روانى مرکب باید در چاپ سیلک اسکرین در کمترین میزان باشد ولى باید درحدّى نگه داشته شود که باعث چسبندگى جسم چاپ شونده بر روى تورى درموقع جدا شدن از یکدیگر نشود و بتوان جسم چاپ شونده را بدون نیاز به کشش اضافى از تورى چاپ جدا کرد. متناسب با نوع سیستم خشک کن و مرکب مصرفى، کار چاپ شده باید در زمانى معقول و عملى خشک شود.
بیشتر بخوانید: نحوه کار چاپ صفحه
استنسیل Stencil چیست ؟
اندی وارهول/ Andy Warhol از جمله هنرمندان شاخصی است که از این روش برای خلق آثارش به وفور استفاده کرده است. “مشهورترین و جنجالیترین هنرمند پاپ در امریکا اندی وارهول (۱۹۲۸-۸۷) است که تجربیات هنری اش بسیار فراتر از مرزهای رایج و متعارف هنر نقاشی می رود. طرز تلقی اندی وارهول نسبت به مفهوم شخصیت بسیار مبهم به نظر می رسد. او از سویی هنرپیشههای فیلم خود را فوق ستاره می نامید و از سویی دیگر معتقد بود که وی تنها یک ماشین بوده و آنچه را که ساخته نه یک تابلوی نقاشی، بلکه صرفا یک محصول صنعتی است. او با توجه به ابژهگشتهگی ِجدید که بر اساس ارزش بازار اقامه میشود و جامعهٔ مبتذل سوداگر سرمایهداری را به تهدیدی خطیر برای هنر مبدل میسازد، درعوض ِدفاع از وضع ِسنتی ِاثر هنری، ابژهگشتهگی ِمطلق را به پیش میکشد. از آن جا که ارزش زیباییشناختی به جای آن طفرهرفتن از بیگانگی، بیگانگی از کالا را به خطر میاندازد، هنر باید در چنین بیگانگیای پیش رود و جنگ با کالا و کالاییشدن را با بهرهگیری از همان سازوبرگی که خود کالا به آن واگذار میکند سامان دهد. هنر باید مسیر ِگریزناپذیر بیتفاوتی و بیاثری و همترازی کالایی را پی گیرد واز این طریق اثر ِهنری را چونان کالایی مطلق برسازد. در مواجهه با چالش ِمدرن ِکالاییشدن، هنر نباید رستگاری ِخود را در آشیانهٔ نفی ِانتقادی بجوید (چراکه آن وقت هنر به هنر برای هنر تبدیل میشود، به آینهٔ مضحک و بیتوشوتوان سرمایهداری که بیدرنگ کیفیت چارهناپذیر کالا را به خود میپذیرد)، هنر باید در انتزاع فرمال و بتواره، در فانتزی ِارزش ِمبادله غرق شود تا کالاگشتهگیاش را در مرزهایی ورای کالاها و ارزش مصرفی محقق سازد و با رادیکالکردن ِارزش مبادلهای از آن بگریزد.
